كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
پيوندهای روزانه |
خواجه ای اموالش را بین فرزندانش تقسیم می کرد. غلامش گفت: ای خواجه! اول سهم مرا عطا کن، بعد سهم اولادت را!خواجه گفت: از چه جهت؟ گفت: از آنجایی که خداوند فرمودند: «اَلمَالُ وَ البَنُونَ زينَةُ الحَیوٰةِ الدُّنیَا» : مال و فرزندان، زینت زندگی دنیوی می باشند. (کهف/۴۶)، و مال را بر فرزندان مقدم داشته است، و من هم «مال» تو هستم.خواجه، خوشش آمد و او را آزاد نمود.لطیفه های شیرین با آیات قرآنی/ص 87
آورده اند: سلطان محمود غزنوی گوری برای خود ساخت و به یکی از چاکران گفت: آیه ای مناسب از قرآن پیدا کن تا بر روی سنگ گور حک کنم.چاکر گفت: قربان! بنویسید: «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتی کُنتُم تُوعَدُون» : این همان دوزخی است که به شما وعده داده می شد. (یس/۶۳)هزار و یک حکایت قرآنی/ص636
روزی «صفیه بنت عبدالمطلب» عمه ی رسول خدا (ص) در حالی که پیری او را فرا گرفته بود، خدمت آن حضرت شرفیاب شد و گفت: یا رسول الله! دعا کن تا من به بهشت روم. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به شوخی فرمودند: زنان پیر به بهشت نخواهند رفت! «صفیه» از حضور پیامبر برگشت در حالی که گریه می کرد. حضرت تبسّم کرد و گفت: او را خبر دهید که زنان پیر، جوان می شوند آنگاه به بهشت می روند.لطیفه های قرآنی/ص 115 نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
درباره وبلاگ
موضوعات وب
برچسب ها
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |